سوتي هاي بامزه
![خنده خنده](/tiny_mce/plugins/emotions/img/smiley-laughing.gif)
چندروز پیش داشتم به مامانم درمورد اینکه عموم کی ازسفرخارج ازکشورمیرسه صحبت میکردم...مامانم گفت همین هفته میرسن...گفتم واقعا؟چقدرزودددد....گفتم مامان یادته خاله که رفته بودن چه قدربیشترسفرشون طول کشید؟گفت سوگندچرادروغ میگی خاله که رفته بودن من دوم ابتدایی بودم اون وقت شماکجابودی؟دروغ گفتم درحدلالیگا منومیگی گچ دیوارشدم
یه روفت بودم بیرون یه خانوم دیدم فکرکردم اشناس ازجلوم ردشودمنم برگشتم گفتم عجب زمونه ای شودرفتم پست سرش گفتم دخترعمه تحویل نمیگیری برگشت دیدم اشتباه گرفتم سرموگذاشتم پایین رفتم
1بار رفتم سوپر مارکت میخواستم بگم ببخشی آقا کره و پنیر دارین؟؟؟؟ بعد حواسم نبود گفتم آقا ببخشید پره و کنیر دارین ![Bv](http://forum.mobilestan.net/images/smilies/Animated/bv.gif)
من عادت دارم وقتی صحبت میکنم حالات رو بادستم نشون میدم یا دست اون ی ک باهاش حرف میزنمو میگیرم ی روز تو خیابون داشتم بادوستم صحبت میکردم ی پسره هم اینورم بود حواسم نبود اشتباهی دست پسره رو گرفتم... ![Bv](http://forum.mobilestan.net/images/smilies/Animated/bv.gif)
یه بارم رفته بودم فروشگاه میخواستم بگم کاغذ کادو دارین گفتم:قاقذ قادو دارین مرده هم پرو گف: اره قاقذ قادو داریم
ادامه مطلب |