بیـــا بـــاز هــم خـــودمــان را بــه نفهـمـی بـــزنــــیم گـاهـی نفـهـمـی ، اوجِ فــــهم اسـت...!
مـــــــــــیان این همــــــــه "اگـــر" تــــو چـــــــــــقدر "بایدی "
دوستت خواهم داشت در ســـــــکوت که مبادا در صـــــــدایم توقعی باشد که خاطرت را بیازارد
نفس کشیدن را دوست دارم گاهی گاهش را فقط تو می دانی...
تــو هنـــوز... بــا تمـام نبـودنت... تنهــا پنــاهگــاه مـن... از ایـــــن آدمهــــــایـــی...
هر بار که می خواهم به سمـتـت بیایم یادم می افتد ”دلـتـنـگی” هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست….!
میدانی برای گذر از دوســـتت دارم به دوســـتت داشــتم چه زجری باید بکشم ؟!
خودت را تصور کن . بی "او" . شاید بفهمی چه کشیدم . بی "تو"
زیاد طول نمی کشد تا بفهمی ورود به هر رابطه ای نمی تواند تنهایی هایت را پر کند
فرق بزرگيست ميان کسي که تنها مانده با کسي که تنهايي را انتخاب کرده.!.
در خاطری که تویی ” دیگران فراموشند ،بگذار در گوشت بگویم ” میــخواهــمــــت
بیا قدم بزنیم . . .من با ” تــــو… ”تو با هر که دلت خواست !
فقط بیــــا قدم بزنیم . . .اصلا بیا و بگذار . . .سایه ات باشــم . . .
سایه که آزار ندارد !دارد ؟
نـــــیآزی به دـآد و فـــــریآد نیستـ!
بغـــــضِ لعنتیِ من
این روزهــــــآ بــــآ
عـــزیزمـُ جــــآنمـ هــم می شکـــند
خـــوبـــمـــ...عـــاشـــق� �ــ نیـــستـــمـــ....
فقـــط گـــاهـــی حـــرفـــ تــــــو کـــهـــ میـــشهـــ....
دلـــم تنـــگـــ میـــشـــهـــ...
اینـــکهـــ عـــشـــق نـــیـــســـتـــ....هـــســ ـتـــ؟؟؟!!!
به مَــن قــول بِده
+دَر تَمــامی ســال هــآیی کِه باقــی مانــدِه
+تــآ اَبــــــــــَـــد
+مُواظِــبِ خــودَت باشــی
+دیگــر نیســتم کِه یــاد آوَریَــت کـُـنم
. ﯾﮑـــــﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻪ !! ﯾﮑـــــﯽ ﮐﻪ ﺁﺩﻣﻮ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻪ ، ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼــﯿﮑﺶ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻪ .. . ﯾﻪ ﺟــــــﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺏ ﮐﻨﻪ ؛ ﯾﻪ ﺟـــــﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭽــــﮑﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﺒــﺎﺷﻪ … ﯾﮑــــــﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﻪ !
یه لحظه هایی تو زندگی هست که
سرجمع دو دقیقه هم نبوده اما یه عمره یادش داره ما رو داغون می کنه
دردهایت شش دانگ به نام من
به جان خریدمشان …
پشت پلک هایم نام تو را نوشتم
تا وقتی چشم هایم را به روی کسی می بندم بداند چرا !
هر چه بیشتر نگاهت می کنم بیشتر غرق میشوم
راستش را بگو تو ماه شده ای !
یا من دیوانه !؟
این روزها خبری نیست جز سیر صعودی
دلتنگی های من برای تو
روزهایم را خیابان های شهر میگیرند
شب هایم را فکرهای تو…
هفت سینم سین سیمایت را کم دارد !
از رادیو دست میکشم
موجی زیباتر از موهای تو نخواهم یافت!
داغ من بیشتر از آن است که فراموش شود
هر پاییز..هر زمستان
من بی تو بودنم را
بهانه میگیرم !
بهارها می بارم
تابستان ها می سوزم !
تقویم من بدون تو
بیهودگی محض است !
اورژانس..
آمبولانسی آژیر کشان..
واژه هایم را به مدفن کاغذ های باطله می برد..
همانهایی که در ستیز با توصیف تو مغلوب شدند و از پا در آمدند
من ” بودنت ” را تمرین کرده بودم
قرار نبود ” نبودنت ” را از من امتحان بگیری
عزیزدوست داشتنی
آرزو میکنم آخرین نفسهای باد زمستان
غمهای کوچک و بزرگ زندگیت را با خود ببرد
و بوى شادی بهار، کلبه ی آرزوهایت را خوش بو کند
اى کاش توى دنیا یکى بود که با دوتا نبود
سرت رابالا بگیر بانو
اینکه دلت را شکسته اند ضعف تو نیست
این ضعف آن هائیست که نامردیشان،سادگى تو را نشانه کرده بود
نظرات شما عزیزان:
رز 
ساعت20:08---29 مرداد 1393
ملکه یخیــ 
ساعت21:27---27 مرداد 1393
تونستمــ با عکســ ارتباطــ برقرار کنمــ اونمــ چونــ توشــ قلب یخیــ بود...خوشمــ اومد..به منمـ کامنتـ بده بایـ
saeedsingle 
ساعت15:09---26 مرداد 1393
|