یک فنجان چای داغ... وباران
وهوایی که هوایی ام کرده..
انگار آسمان هم بدش نمی اید پابه پای دلم ببارد..
پاورچین پاورچین به خاطراتت سر میزنم..
دزدکی عکس هایت رامیبینم..
می دانم که قول داده بودم دیگر نبض این رابطه لعنتی را نگیرم..
ولی دل است دیگر..
زبان نمی فهمد...!
اصلا تقصیر آسمان است.. که مرا بیقرار تو میکند..
خودش می بارد و سبک می شود..
من باز هم پر از غم دوریت..سنگین تر..
این روزها کســـــــی به خودش زحمــــــــــت نمی دهد
یک نفــــــر را کشـــــــــــف کند !
زیبایــــــــی هایش را بیـــــرون بکشــــــــد ...
تلخـــــــی هایش را صبر کند ...
آدمهـــــــــای امروز، دوســـــــــــت های کنســـــــروی می خواهند!
یک کنسرو که درش را باز کنند و یک نفر شیــــرین و مهربان
از تویــــش بپرد بیــــــرون!
و هی لبخنــــــــــد بزنــــــــد و بگـــــــــــوید:
"حـــــــق با تــــــــــوست"
می خواهم اعتماد کنم!!!
اما...
بد جایی به دنیا آمده ام...
زمین
جایگاه مارهای خوش خط و خالی بود که
هر روز نیشم می زدند
دل اســـت دیگــر!
نمیتوان دلتنــگی را از او گرفـــت...
مگــر میشــود خیــسی را از آب گرفـــت؟!!
گاهــی میریزد و خـــرد میــشود
گـــاهی هم تــرک بــر میــدارد
امـــا باز دل میـــماند!
گــآهی نیــز آدم را ناقــص الــخلقــه میکند
مثــل مــن کــه هیـــچ " دل و دمـــآغی " ندارم........
پرندگان به برکه های آرام پناه می برند،
و انسان ها به دلهای پاک...
چون دل های پاک همچون برکه های آرام اند
و دیگران بدون هیچ وحشتی به آن ها اعتماد می کنند...
دل من…
از تبار،دیوارهای کاهگلی است…!!
ساده می افتد…
ساده می شکند…
و ساده میمیرد!!
دل من،بدون تو سخت میگیرد…
حال این روزهایم زیادی خوب نیست!!!
زمین به آسمان بیاید ...
آسمان به زمین ...
حواسم نه پرت شیطنت های ستاره ها می شود
نه دلربایی گنجشگکان باغ ...
من فقط محو چشم های توام ...
دارم بهای انسان بودنم را میدهم
بهایی از جنس غم غصه
بهایی که شاید تا آخر عمر بر گردنم باشد
و تا آخر عمر زیر آن له شوم
چه سنگینست
بهای تنهایی
غم هایم را به اتاقم میگویم
هنگامی که رنجیده میشوم به اتاقم میآیم و با خود حرف میزنم
با خود غصه میخورم
گریه میکنم
اما این اتاق هم گوش هایش گرفته است
از گرد و خاک های سالیان دراز
گرد و خاک دوران کودکی
آن زمان غمی نداشتم
غصه ای نمیخوردم به دور از همه چیز
به دور از درد آدمهای بزرگ
بچه بودم
پاک بودم
برای تویی كه قلبت پـاك است...
برای تو می نویسم........
برای تویی كه تنهایی هایم پر از یاد توست...
برای تویی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست...
برای تویی كه احساسم از آن وجود نازنین توست...
برای تویی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تویی كه چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...
برای تویی كه وجودم را محو وجود نازنین خود كردی...
برای تویی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...
برای تویی كه سـكوتـت سخت ترین شكنجه من است....
برای تویی كه قلبت پـاك است...
برای تویی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...
برای تویی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی كه غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..........
دوستت دارم تا ........!
نه...!
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد...
همیشه باید کسی باشد
تا بغضهایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد … …
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد …
کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد
به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
بفهمد که دلت برای قدم زدن زیرِ باران
برایِ بوسیدنش برایِ یک آغوشِ گرم تنگ شده است
همیشه باید کسی باشد همیشه…!
نظرات شما عزیزان:
محمد 
ساعت15:38---13 خرداد 1393
سلام وب زیبایی داری اگه موافقی تبادل لینک کنیم
aseman 
ساعت17:40---12 خرداد 1393
سلام وب قشنگی داری وب منم بیا نظرتو بنویس ممنون